اختلال های ناشی از اضطراب و وحشتزدگی
آدمی غالباً در روبرو شدن با موقعیت های تهدید آمیز یا تنشزا احساس اضطراب و تنش می کند.اینگونه احساسات واکنشهایی بهنجار در برابر فشار روانی به شمار می آید.اضطراب فقط هنگامی نابهنجار است که در برابر موقعیت هایی روی دهد که اکثر مردم آنها را به راحتی حل و فصل می کنند.اختلال های اضطرابی ،گروهی از اختلال ها را در بر میگیرد که در آنها اضطراب یا نشانه اصلی اختلال است یا اینکه وقتی شخص تلاش دارد رفتارهای غیر انطباقب معینی را کنترل کند (مانند هراس یا وسواس فکری عملی) گرفتار آن می شود .به این مثال توجه کنید:*در خیابانی نزدیک به خانه اش راه می رفت که ناگهان احساس کرد سیل نشانههای هول اور بیماری جسمی بر سرش ریخت. سراسر بدنش سخت و خشک شد.عرق می ریخت. قلب به شدت به تپش افتاد احساس گیجی و گمگشتگی میکرد با خود فکر میکرد که باید سکته کرده باشم،دیگر توانی ندارم، بلایی سرم می آید، دارم میمیرم. وسط خیابان خشکش زده بود. تا اینکه رهگذری سراغش آمد. اختلال اضطراب دارای چهار دسته نشانه است:۱) نشانه های فیزیولوژیک یا جسمانی :قلبش به شدت می تپید،عرق می کرد ،عضلاتش سفت و سخت شده بود.۲) نشانه های شناختی مربوط به اضطراب است.فکر میکرد دچار سکته شده و دارد میمیرد .۳)نشانه های رفتاری اضطراب است.خشکش زده بود و نمی توانست از جایش تکان بخورد تا اینکه کسی به کمکش آمد.۴) گرفتار ترس و وحشت شده بود که نشانه های هیجانی اضطراب است .در یکی از انواع این اختلال به نام اضطراب فراگیر شخصی پیوسته احساس ترس و تنش دارد .شایع ترین نشانه های جسمانی در این اختلال شخص نمی تواند احساس آرامش بکند، خوابش مختل است، خسته و از پا افتاده است، سردرد دارد، گیج و منگ است و تپش قلب دارد. علاوه بر اینها نگران پیشامدهای ناگوار است، نمیتواند تمرکز یا تصمیم گیری کند، وقتی هم تصمیمی میگیرد همان تصمیم تبدیل به منبع نگرانیهای دیگری میشود.
︎اختلال های وحشت زدگینشانه های کسالت خانمی که در خیابان خشکش زده بود نشانه های حمله وحشت زدگی است. یعنی دوره کوتاهی از بیمناکی شدید.شخص در دوره وحشتزدگی یقین دارد که به زودی چیزی هولناک روی می دهد. این احساس معمولاً با نشانه هایی همچون تپش قلب، نفس تنگی و تعریق، لرزش عضلانی ،از حال رفتن و تهوع همراه میشود.بین یک سوم تا نیمی از گرفتاران وحشت زدگی دچار اختلال ازدحام هراسی نیز میشوند.چنین کسی از هر جایی که ممکن است راه بیرون آمدن از آن را ندارد یا نتواند از کسی کمک بخواهد می ترسد.گرفتاران ازدحام هراسی از رفتن به جاهایی که از آن میترسند پرهیز میکنند، از سر و ته فعالیتهای خود میزنند و فقط به چند جای امن در فاصلهای کوتاه از خانه رفت و آمد دارند. در مواردی که یکی از وابستگان قابل اعتماد آنها را همراهی کنند میتوانند به جاهای ناامن هم بروند.در مواردی که خودشان بخواهند تنها به جاهای نا امن بروند پیشاپیش دچار اضطراب فراگیر شده و ممکن است در آن محل گرفتار حمله تمام عیار شوند.هرچند ازدحام حراسی میتواند بدون حمله وحشت زدگی باشد اما بسیاری از کسانی که گرفتار این هراس هستند در موقعیتهای اجتماعی دچار حمله وحشت زدگی یا نشانههای این حمله می شوند.
دیدگاهتان را بنویسید