پرسش های چهار گزینه ای( فارسی دوازدهم: ستایش )
مفهومی از بیت « همه غیبی تو بدانی ، همه عیبی تو بپوشی / همه بیشی تو بکاهی ، همه کمی تو فزایی » در همه ابیات به جز بیت گزینه… .. مشتر کا به کار رفته است
. ۱ ) دانـی از عیب هـا چـو غيـب عیان داری از علمها جو عقل خبر
٢ ) من غرق گنـه پرده عصیان در پیش پنهـان چـه کنم کـه فـاش می دانی تو
۳ ) درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری
۴ ) به خودش کس شـناخت نتوانست ذات او هـم بـدو تـوان دانست
مفهوم کدام گزینه در بیت زیر نیامده است ؟ همه غیبی تو بدانی ، همه عیبی تو بپوشی همه بیشی تو بکاهی ، همه کمی تو فزایی »
۱ ) عزیـزی و خواری تو بخشی و بس عزیز تو خـواری نبیند ز کس
۲ ) بر او علم یک دره پوشیده نیست که پیدا و پنهان به نزدش یکی است
۳ ) هـر نقـش عـجـب در او که بینی آیینه صنع نقش ساز است
۴) پس پرده بینـد عمل های بد همو پرده پوشـد بـه آلای ( نیکی ها ) خود
همه گزینه ها به جز گزینه . ۰۰۰۰۰۰۰۰۰ با بیت « نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی “ارتباط معنایی دارند
. ۱ ) هر که هست اندر جهان او را زوال است وفنا مالک الملک است هستی بی فنا و بی زوال
۲ ) نه ضمیر و وهم را بر سر او هر گز وقوف نه زبان و طبع را در ذات او هرگز مجال
۳ ) نـه در ایـوان قریـش وهـم را بـار نـه بـا چـون و چرایـش عقـل را کار
۴ ) تا نپنداری که صانع در خیال آید تو را زان که کیفیت پذیرد هر چه آید در خیال
• بیت « تو حکیمی ، تو عظیمی ، تو کریمی ، تو رحیمی / تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی » با کدام بیت تناسب معنایی نزدیک تری دارد ؟
۱ ) بار توحیـد هر کسی نکشد طعـم توحيد هر خسی نچشد
۲ ) همـه از صنـع تـو مـکان و مکیـن همه در امر تو زمان و زمیـن
۳ ) در دهـان هر زبان که گردان است از ثنای تو اندرو جان است
۴ ) عقـل رهبر ، ولیک تا در او فضل او مر تو را برد بر او
کدام گزینه با مصراع « همه بیشی تو بکاهی . همه کمی تو فزایی » قرابت ندارد ؟
۱ ) از قسمت بندگی و شاهی دولت تو دهـی به هر که خواهی
۲ ) گلسـان کـنـد آتشی بر خلیـل گروهی بر آتـش بـرد ز آب نیـل
۳ ) شـود عزیز ابد آن که را دهی عزت نهی چـو داغ مذلت ، همیشـه خوار بود
۴ ) شاه را درویش می سازد . گدا را پادشاه عالمی چون عالم خوش انقلاب عشق نیست
دیدگاهتان را بنویسید