اموزش تبدیل ریال و تومان

برای خواندن یک عدد سه رقم ، سه رقم از سمت راست اعداد را جدا میکنیم و برای تبدیل ریال به تومان صفر جلوی عدد را حذف میکنیم و دوباره عدد را می خوانیم.

مثلا ۳۷۰۰۰۰۰ ریال ۳۷۰۰۰۰ تومان است.

حالا با استفاده از این داستان مبحث ریال و تبدیلش به تومان را بهتر یاد میگیرید.

تولد برادر زهرا نزدیک بود و زهرا تصمیم گرفت برادرش را خوشحال کند به همین دلیل با مادرش مشورت کرد و به او گفت با پول هایی که پس انداز کردم میخواهم برای برادرم کادو بخرم می توانی به من کمک کنی مادر جان؟ مادر گفت بله یک روز که برادرش به استخر رفته بود زهرا و مادرش به خرید رفتن زهرا گفت مامان جون علی خیلی کتاب دوست دارد برای تولدش کتاب بخریم مادر موافقت کرد و به کتابفروشی رفتند .بعد از کتاب، گل هم خریدند. موقع پرداخت پول آقای گل فروش گفت می شود ۱۰ هزار تومان. مامان پول را به مریم داد تا به آقا بدهد مریم پول را نگاه کرد و گفت آقا گفت ده هزار تومان پس چرا روی پول نوشته صد هزار ریال گل فروش گفت:دخترم ریال ریالش بکن یه صفر اضافه اش بکن.

به مادرش گفت معنی شعر آقای گل فروش چیست؟مادر گفت فردا از معلمت سوال کن.زهرا فردا به مدرسه رفت از معلم سوالش را پرسید و معلم گفت دخترم واحد پول کشور ما ایران ریال است اما برای خرید روزانه از تومان استفاده میکنیم. ریال و تومان یک صفر فرق دارند یعنی ده هزار ریال هزار تومان است. معلم برای مریم این این شعر را خواند. ریالم و ریالم یه صفر اضافه دارم اگه بخوام تومان بشم صفرمو بر میدارم.

یک داستان دیگر:

یک روز مادربزرگ حسین به حسین هزار تومان داد و به او گفت برو نانوایی و دو عدد نان برشته بخر

توی راه حسین با خودش گفت پس چرا روی نان نوشته ده هزار ریال ولی مادربزرگ گفت هزار تومان؟

نکنه من درسم را در مدرسه خوب یاد نگرفته ام؟وقتی به نانوایی هم رسید و ان پول را داد اقای نانوا دو عدد نان به حسین داد.فردا که به مدرسه رفت ماجرا را برای معلمش تعریف کرد.

معلم به حسین گفت ما در کشورمان هم با ریال هم با تومان پول را شمارش میکنیم.این پولی که مادربزرگت به تو داده ۱۰۰۰۰ ریال است و وقتی میخواهیم به تومان تبدیلش کنیم باید صفر اخر عدد را حذف کنیم که میشود ۱۰۰۰ تومان.همان که مادربزرگت گفته بود.